نسريننسرين، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره
باباي نسرينباباي نسرين، تا این لحظه: 53 سال و 1 ماه و 23 روز سن داره
مامان نسرينمامان نسرين، تا این لحظه: 43 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره
كلاس زبانكلاس زبان، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 30 روز سن داره
كلاس خوشنويسيكلاس خوشنويسي، تا این لحظه: 4 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره
كلاس نقاشيكلاس نقاشي، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره
كلاس تكواندوكلاس تكواندو، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 22 روز سن داره
كلاس يو سي مثكلاس يو سي مث، تا این لحظه: 4 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره
تاسيس وبلاگمتاسيس وبلاگم، تا این لحظه: 4 سال و 29 روز سن داره
كتابخانه اتاقمكتابخانه اتاقم، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 6 روز سن داره
ديدار من با قصه ها عوض ميشوندديدار من با قصه ها عوض ميشوند، تا این لحظه: 3 سال و 11 ماه و 30 روز سن داره
دوستي با آوينا جونممممم پرنسسي ترين دوست دنيادوستي با آوينا جونممممم پرنسسي ترين دوست دنيا، تا این لحظه: 4 سال و 14 روز سن داره

دخـــــــــــnasrinـــــــــــتـري از جــنــــــــســــ پايــــيز

خاطرات پرنسسي با رويا هاي پاييزي

داستان فروزن 1 (پرنسس السا و پرنسس آنا)

روزي روزگاري دريكي از سرزمين هاي دوردست، دو شاهدخت به نام هاي السا و آنا همراه پدر و مادر خود زندگي ميكردند. اين دو خواهر از بچگي دوستان خيلي خوبي براي هم بودند. خواهر بزرگتر يعني السا داراي يك قدرت جادويي بود، او ميتوانست با استفاده از قدرت جادويي خود، برف و يخ بسازد . آنا تنها كسي بود كه راز السا را ميدانست. روزي از روزها در يك شب آرام آنا خوابش نميامد و السا را بيدار ميكرد تا با او بازي كند ولي السا خواب آلود به او جواب نه ميداد كه ناگهان فكري به ذهن آنا رسيد پلك السا را بلند كرد و گفت: دلت ميخواد آدم برفي درست كنيم؟               السا فوري از خواب پريد و همر...
19 ارديبهشت 1399
142487 9 7 ادامه مطلب

داستان پرنسس و قرباغه( پرنسس تيانا)

  در روزگاران قديم پادشاهي در قلعه اي باعظمت زندگي ميكرد. يك جنگل بزرگ و تاريك در كنار اين قلعه بود. يكي از دختر هاي اين پادشاه كه بسيار جوان بود دوست داشت براي بازي كردن و قدم زدن به اين جنگل برود. او به سمت در خروجي قلعه رفت تا براي بازي كردن و قدم زدن به اين جنگل برود. نگهبان جلو در خواست مانع رفتن او شود چرا كه آنجا ممكن بود خطراتي شاهزاده خانم را تهديد كند. اما شاهزاده خانم قبول نكرد و قول داد مواظب باشد. شاهزاده خانم به سمت جنگل شروع كرد به دويدن. 👇 او به يك چاه آب رسيد. يك توپ طلايي كه با خود به همراه داشت را درآورد و شروع كرد به بازي كردن. زمان زيادي نگذشته بود كه توپ شاهزاده خانم داخل چاه آب افتاد. او هرچه ...
16 ارديبهشت 1399

قصه ي شهر پريان(پرنسس آب و پرنسس آتش)

سال ها پيش در جنگلي سرسبز پادشاه پريان با دو دخترش زندگي مي كرد.او عادل و مهربان بود و همه ي پريان در صلح و آرامش بودند و از او اطا عت ميكردند. پس از مدتي پادشاه در گذشت و طبق قانون پريان دختر بزرگ جانشين او شد.او مانند پدرش بسيار مهربان و دانا بود و چون مثل آب پاك و زلال بود پريان او را ملكه ي آب ميناميدند. 👇 اما خواهر كوچكتر خودخواه و حسود بود و هميشه در كارها دخالت ميكرد و سعي ميكرد همه چيز را برهم بزند.به همين دليل ملكه آب بر خلاف ميلش او را از شهر بيرون كرد و پريان كه از او دل خوشي نداشتند و او را مانند آتش سوزان ميديدند او را ملكه ي آتش مي ناميدند.            &n...
14 ارديبهشت 1399

نظرتو راجع به وبم

سلام به ني ني وبلاگي هاي عزيز من تصميم دارم يه نظرسنجي راه بندازم(كپي ممنوع) حالا اين نظرسنجي در رابطه با چيه؟ شما از وقتي من تو ني ني وبلاگ وب زدم و منو شناختين يه نظر كلي از من و وبلاگم رو بهم بگيم آيا براتون دوست خوبي بودم؟ راستش من خودم افرادي رو كه در زير ميبينين خيلي دوسشون دارم نيلا آوينا پانته آ مهسا مبينا نازي وخيلي خوشحال ميشم كه نظرتونو راجع به من و وبم بگين ديگه نميدونم چي بگم اين چند تا عكسو ببينيم تا حالون تو اين اوضاع قرنطينه يكم خوب شه فعلا ...
14 ارديبهشت 1399

خلاصه و معرفي شخصيت هاي سريال(آب پريا)

من ميخوام سريال(آب پريا)كه17قسمت داره رو هر روز يك داستان قسمتشو بنويسم همراه عكس ولي گفتم خوب لازمه قبلش يه توضيح كوچولو در باره داستان بدم و شخصيت هاشو معرفي كنم توضيح داستان 4تا پري باهم خواهرن و نگهبانان آب و خاك و آسمان هستن خواهر بزرگتر اسمش برف پري هست و 1500سال و خورده اي سن داره اينم عكسش   برف پري نگهبان برف هاست و يجورايي مثل ننه سرما ميمونه اسم خواهر دوم ابر پري هست و 999سالشه اينم عكسش ابرپري نگهبان ابر هاست و يه ابر داره كه از همه ابر ها بيشتر دوستش داره اسم اون ابر ابرك هست و هميشه همراه ابرپريه اسم خواهر سوم سبزپري هست و نميدونم چند سالشه اينم عكسش سبز پري نگهبان د...
9 ارديبهشت 1399

****تبريك به كساني كه امروز (9ارديبهشت)چشم به جهان گشودند****

سلام به  آينده سازان ايران و جهان كه امروز و هميشه با بودنشان زيباست اميدوارم حالتان  خوش و لبتان چون غنچه ي شكفته باشد.خوشحالم كه هستيد و چشم به جهان گشودنتان در اين روز زيباي بهار را تبريك عرض مينمايم و اميدوارم به آرزو هاي قشنگتان برسيد هر چه در رويا داريد به حقيقت بپيوندد و از شما خواهشمندم كه همين حالا دست هاي پاك و كو چكتان را رو بسوي آسمان بلند كنيد و براي از بين رفتن ويروس كويد19 دعا كنيد تولد قشنگتون مبارك
9 ارديبهشت 1399

متن و ترجمه آواز السا

the snow glows white on the mountain tonight امشب سفيدي برف روي كوه ها مي درخشد not a foot print to beseen ردپايي ديده نميشه A kingdom of isolation and ir looks like l m the pueen يك پادشاه تنها(در انزوار)به نظر ميرسد من ملكه هستم The wind is howling like the swirling storm inside باد غرش ميكند مثل گردش طوفان درون Couldn t keep it in نميشود آن را مهار كرد Heaven knows l tired بهشت(ميشه خدا معنيش كرد) من خسته هستم Don t let then in don t let them see اجازه ندهيد به آنها اجازه ندهيد ببينند Be the good girl you always have to be دختر خوبي باش تو بايد باشي Concea don t feel don t let them khow پنهان كنيد احساس نكنيد اجازه...
9 ارديبهشت 1399

چند روزه پست نذاشتم

چند روزه پست نذاشتم دليلش هم اين بود كه داشتم آواز السا رو ترجمه ميكردم وانگليسي كارميكردم و اينا واي اونايي كه تولد شونو تبريك نگفتم ببخشيد همينجا تبريك ميگم از فردا به تبريك گفتن ادامه ميدم ديگ نميدونم چي بگم پست هاي بعدي رو ببينيد ديگ باي
8 ارديبهشت 1399